میبینیم که برگشتم به روزهای قبل از مسافرتمون !
به روزهایی که شبهارو تا صبح بیدار بودم و از اونور تا 4 بعدازظهر توی تخت خواب خرو پف میکردم .
با اینکه این وضعیت ، وضعیت مناسبی نیست اما واقعا برام دوست داشتنیه . واقعا لذت میبرم از شب بیداری و تا لنگ بعدازظهر خوابیدن .
هر چند شاید به وضعیت ایمنی بدنم ضرر برسونه اما خب کیفش برام از اهمیت بیشتری برخورداره ...
ی طوری شده وضعیت مملکت که فقط برام مهمه از الانم لذت ببرم از همین الانم .
امشبی سریال و شروع کردیم به اسم This is us که میتونم بگم یکی از بهترین سریالای زندگیمه بعد از فرندز البته. تقریبا عاشقش شدم . بسیار دلچسبه و آدم با دیدنش حالش خوب میشه ، هی لبخند میزنه و با خودش میگه چه قشنگ .اگه ندیدید حتما تماشاش کنید که واقعا کیف میکنید از سپری کردن وقتتون با این سریال .
دیشب طی نت گردی شبانه ام با دختری آشنا شدم ، 21 ساله دانشجوی سینما و تیاتر دانشگاه سوربن فرانسه !
انقدر این دختر خفن و خوب بود که دلم میخواست همهی پستاشو بخورم ! همهی عکساشو ! همهی همه شو ...
و راستش یه کمم بهش حسادت کردم بخاطر این همه استقلالش ، بخاطر اینکه توی سن 19 سالگی تنهایی رفته فرانسه !
زندگی بعضی ا خیلی بهم انگیزه میده ، انگیزهی قوی بودن ، تلاش کردن و امید داشتن .
و بیشتر از همیشه به آینده امیدوارم ، به زندگیم ، به مهاجرت ، به چستر ، به به دنیا اوردن 4 تا بچه :)))) و البته به اینکه بلاخره میتونم مثل بلبل فرانسه حرف بزنم ... من میتونم ، میدونم که میتونم
برم زبان بخونم و بعدش کتاب زیبای قشنگمو
میدونید دارم روزی نیم ساعت تا َیک ساعت کتاب میخونم ؟
و میدونید که حالم با خودم بهتره؟
انگشتای کشیده تو کش بده تا آخر من